مدرسه غزل خانوم
سلام نفسم غزل خانوم گلم رفته مهد کودک دانشمندان کوچک قربونت برم دانشمند من عزیز مامان ی مهد فوق العاده زیبا، شکیل، همه چیش مخصوص بچه ها و .... خیلی دوسش داری ولی میگی مامان شما هم بیا بشین تو حیاط!!!!! با مشورت و راهنمایی مشاور مهد قرار شد ما چند روز بیایم و با هم مهد رو ببینیم تو بری با دوستات آشنا بشی و ما هم بشینیم ی دو روزی من و بابایی با شما اومدیم و دو سه روز هم مامان جون بردنت روز شنبه 29 شهریور روز استارت جدایی بود، من و بابا با هم صحبت کردیم و این وظیفه سخت به عهده بابایی افتاد طفلک بابا!!!!!! قرار شد بابا شما رو بذارن مهد و خداحافظظی کنن و نیم ساعت دیگه بیان دنبالت. بابا به من زنگ زدن که: بابایی که تو ...
نویسنده :
عاشق غزل
8:18